کلاهبرداری با برچسب زبان بدن؛ خاراندن چانه نشانه فریبکاری نیست!
به گزارش خانه انگلیسی، بدون شک نمی توان جذابیت مطالبی با موضوع زبان بدن را انکار کرد، خصوصا آن هایی که ادعا می نمایند با مشاهده رفتار انسان ها می توانند فکر خوانی نمایند.
اخیر با پست هایی روبرو شدیم که می گویند شما می توانید تشخیص دهید که آیا شخصی به وسیله حرکات خود قصد فریب شما را دارد؛ و در جایی دیگر این بحث مطرح شده که شما به وسیله حرکات پاهای همسرتان می توانید تشخیص دهید که آیا او خواستار طلاق است؟ هر چقدر هم که این ادعاها به طور مضحکی عجیب و غریب باشند، اما جلوی نشر این اطلاعات نادرست باید گرفته گردد.
بیشتربخوانید
- لایک هایی که عزت نفس کاذب می دهند؛ چرا افراد در فضای آنلاین بدجنس می شوند؟
زمانی که می خواهید بر اساس زبان بدن فرضیاتی را ارائه کنید، خودداری از بیان اظهارات غیر واقعی و فرضیات بی اساس در خصوص چگونگی و چرایی حرکات بسیار مهم است.
کریس به عنوان یک مهندس اجتماعی با تجربه و ابی به عنوان یک دانشمند رفتار شناسی می گویند که برایشان بسیار مهم است که به آنالیز و تمام کردن بعضی از این داستان های خیالی و بی پایه و اساس یاری نمایند.
کریس می گوید: من این شانس فوق العاده را داشتم که بعنوان بخشی از این تیم در مهندسی اجتماعی، علاوه بر همکاری با دکتر ابی مارونو، به وسیله دکتر پل اکمن و جو ناوارو هدایت می شدم. بدون شک قرار گرفتن در چنین دنیای بدون کلامی با چنین افراد شاخصی، یاری بزرگی به من نموده است. علاوه بر این من 15 سال گذشته را به عنوان مهندس اجتماعی، با استفاده از ارتباطات غیر کلامی، برای تشخیص حالات احساسی و فهمیدن مقاصد دیگران گذرانده ام.
بدون شک توانایی فهمیدن زبان بدن، احتیاج به مهارت های بالایی دارد، اما این کار محدودیت های خود را دارد، شاید چگونگی-What یک حرکت را یاد بگیرید، اما بدون آنالیز بیشتر نمی توانید متوجه دلیل-Why آن شوید.
به عنوان مثال، تصور کنید که شما شخصی را می بینید که نشانه های رفتاری خشن (سفت شدن فک، ابروهای در هم کشیده، مشت گره نموده) را از خود بروز می دهد. توانایی دریافت و خواندن این نشانه ها این امکان را به شما می دهد تا شرایط عاطفی فرد را شناسایی کنید و به درستی پاسخ دهید. اگرچه شما فقط می دانید که این واکنش عاطفی است ولی دلیل آن را نمی دانید. همانطور که قبلا گفتم در واقع شما چگونگی را می دانید نه چرایی را.
افسانه ها(داستان های غیر واقعی) و سوء برداشت های زیادی در خصوص این رشته وجود دارد که درک واقعی و درست بودن آن را تهدید می نماید. بنابراین اجازه دهید در خصوص بعضی ادعاهایی که شنیده ایم صحبت کنیم.
همانطور که در ابتدای این مقاله اشاره کردیم، با مطلبی روبروی شده ایم که ضربه زدن با پا را حرکتی برای کنترل فرد و بعلاوه تمایل به جدایی از شریک زندگی مرتبط می کرد. هیچ مدرک تجربی برای حمایت از چنین ادعایی وجود ندارد. ابی می گوید: من شخصا سالها وقت صرف رفتارشناسی حرکت پاها و نیم تنه پایینی افراد نموده ام، و با اطمینان به شما می گویم که ممکن است پاها منبع مهمی از اطلاعات در خصوص شرایط عاطفی شخص در اختیارمان قرار دهد، اما هرگز امکان ندارد بر اساس حرکت پا بتوانیم تشخیص دهیم کسی قصد طلاق و جدایی را دارد.
آیا تا به حال فیلم های دیزنی را دیده اید که در آن زمانی که شخصیت شیطانی قصه وقتی می خواهد برای قهرمان داستان نقشه ای شیطانی بکشد و آن را اجرا کند، به طرز مشکوکی دستان خود را به هم می مالد؟
در پست دیگری آمده بود که اگر فردی را ببینیم که مانند شخصیت شیطانی دیزنی لند دستان خود را به هم می مالد، نشان دهنده این است که شخص میخواهد تا کسی را کنترل یا تحریک کند. دانش پشت این داستان بیش از حد سوال برانگیز است، و در واقع وجود ندارد. حرکات و فیگورهای دست یک وسیله ارتباطی قدرتمند است، از حرکت دست برای نمایش سلام گرفته تا نشان دادن حالت هایی نظیر پریشانی، درد و ناراحتی و اعتماد بنفس استفاده می گردد. قطعا حرکات دست ها ابزاری هستند که مراحل شناخت و تشخیص حالت ها را تسهیل می نمایند، اما اینکه بخواهیم این حرکات را به طور واضح به نیت های بدخواستاره مرتبط کنیم، امری است کاملا غلط و اشتباه.
با مقاله ها و پست های شوکه نماینده زیادی برخورد نموده ایم که در آنها گفته شده لمس کردن یا خاراندن چانه به ما نشان می دهد که شخص قصد فریبکاری دارد. رفتارهایی که شامل لمس بدن، از جمله دست زدن به صورت است، پاسخی محکم به عوامل استرس زا هستند، زیرا به آرام کردن سیستم عصبی در مقابل استرس یاری می نماید.
اندازه احساسات در شدت فشار و شدت انقباض عضلانی مشهود است، این بدان معناست که اغلب خاراندن چانه نشان دهنده تاثیر منفی بیشتری نسبت به لمس کردن چانه است. اگرچه گاهی ممکن است فقط به سادگی در چانه مان احساس خارش داشته باشیم. با این حال اینکه بخواهیم خاراندن چانه را نشانی از فریب کاری در نظر بگیریم، تنزل علم به شبه علم است.
اینها تنها سه نمونه از اشتباهات نادرستی هستند که ما با آن روبرو شده ایم. بنابراین از اظهارنظرهایی که اصلا موجه نیستند خودداری کنیم. این کار مسیری خطرناک است که می تواند منجر به ارتباطات نادرست بسیاری گردد.
کریس می گوید: اجازه دهید یک مثال شخصی بزنم تا نشان دهم چرا آموزش و بیان عمومی چنین روایات نادرستی می تواند بسیار خطرناک باشد. زمانی که پسرم کوچکتر بود، بطور مدام با پای خود ضربه می زد و آن را حرکت می داد. بعلاوه به طور مدام صورت خود را لمس می کرد و چانه خود را می مالید. براساس این دو مقاله پسرم باید در زمره بدترین کسانی باشد که قصد فریبکاری را دارد و می خواهد خانوده خود را طلاق دهد. آیا این واقعا درست است؟
خیر، پسر من فقط یک نوجوان معمولی و بی قرار بود که آسم و آلرژی داشت. این کار بسیار مهم و حیاتی است که برای آنالیز حقایق وقت بگذاریم و مراقب باشیم در خصوص موضوعاتی که خارج از تخصص ما هستند اظهار نظر نکنیم.
خواندن تمام مقالات علمی آنالیز شده ای که در این مورد نوشته شده و آنالیز اینکه کدام یک را باور کنیم، کاری شگفت انگیز است. خواندن بلاگ ها و مقالات راهی واقعی تر برای رسیدن به اینگونه اطلاعات است، اما بسیار مهم است که تشخیص دهید آنچه می خوانید درست است یا خیر.
در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که این کار را برای شما راحت تر خواهد نمود:
1- از منابع معتبر بهره ببرید. اگر مقاله به وسیله کسی که تحقیق را انجام می دهد نوشته نشده است، باید منابع مرجع آنها را آنالیز کنیم، که آیا این منابع معتبر هستند یا فقط به وبلاگ های دیگر اشاره داشته اند.
2- مراجع را آنالیز کنید. آیا علمی هستند و مورد تایید و حمایت سایر دانشمندان قرار دارند؟
3- به مسائل نگاهی منتقدانه داشته باشید. به توصیه های که در خصوص آنها مطالعه می کنید، فکر کنید. آیا ادعاهای مطرح شده موجه هستند یا درک سطحی در خصوص موضوع ارائه می دهند. بخاطر داشته باشید ادعاهای شگفت انگیز احتیاج به شواهد شگفت انگیز دارند.
هر کاری که انجام می دهید، سعی کنید که حس کنجکاوی را در درون خود زنده نگه دارید. اما اجازه ندهید موضوعاتی که علمی نیستند و ما آنها را شبه علم می نامیم، موضوعات علمی که هر روز به وسیله دانشمندان متعهد آنالیز و تایید می شوند را تحت الشعاع قرار دهند. در نهایت، یادگیری در خصوص ارتباطات غیرکلامی باعث می شوند که شما بتوانید ارتباط بهتری ایجاد کنید.
خانم دکتر ابی مارونیو(Abbie Maroño) یک دانشمند رفتار شناسی،LLC، است که تخصص او در مهندسی و مدیریت ادراک ، و رهبری و مکانیسم های روان شناختی برای تصمیم گیری های انسانی است. بعلاوه او دوره هایی برای آموزش مهارت های بین المللی دارد. اومدیر آموزش در بخش مدیریت اجتماعی در اورلاندو، فلوریدا است.
کریستوفر هادناگی (Christopher J.Hadnagy) موسس و مدیرعامل LLC(شرکت با مسئولیت های محدود) مهندسی اجتماعی که در زمینه آموزش رفتار و مهندسی اجتماعی فعالیت دارد. او نویسنده کتابی با عنوان مهندسی اجتماعی است. کتاب او اولین کتابی است که بسیاری از حرکات مهندسی اجتماعی را آشکار و تشریح می نماید.
منبع: خبرآنلاین
خانه انگلیسی وب گردی وبگردی
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان