آیا باب مذاکره با ایران گشوده خواهد شد؟
به گزارش خانه انگلیسی، ترامپ در سیاست خارجی خود از الگویی بهره می برد که عمده آن نشات گرفته از تجربه او در دنیای کسب و کار است. او نخست بلوف و هیاهو راه می اندازد و به انتشار گسترده آن می پردازد.
سپس با در پیش دریافت تهدید و ارعاب، موضوع را به سوی بحران و استفاده از زور سوق می دهد تا طرف مقابل را به تسلیم وادارد و راه را برای رسیدن به سازش و رسیدن به یک توافق با کمترین مصالحه و امتیازات فراهم سازد. در صورت تحقق چنین امری، ترامپ بلافاصله، آن توافق را بهترین در دنیا توصیف می کند.
این روش قلدری و ارعاب بسیار متفاوت از روش های سنتی دیپلماسی است. برای نمونه به مذاکره مجدد در خصوص توافقنامه نفتا اشاره می گردد که ترامپ قبل از مذاکره در خصوص شرایط تجاری با مکزیک و کانادا، آن را وحشتناک می خواند و پی در پی به فروپاشی آن تهدید می نمود. ولی پس از انجام مذاکرات مجدد، شرایط آن موافقتنامه را بهترین توافق تاریخ توصیف نمود.
به نظر می رسد ترامپ همان الگو را در استراتژی خود با ایران در پیش گرفته است. ترامپ همیشه بر این باور است که فشار حداکثری، ایران را به میز مذاکره خواهد کشید؛ اما در این عرصه بسیار پیچیده، ممکن است بیش از حد یکجانبه و متوهمانه عمل کرده باشد. مقامات رسمی ایران بارها اعلام کرده اند که به دنبال جنگ با ایالات متحده نیستند و از سویی دیگر مذاکره تحت فشار را نیز نمیپذیرند. با این حال ترامپ بدنبال اعلام اعزام نیرو و تقویت نظامی خود در خلیج فارس به سبک معمول خود گفت: شماره تلفن خود را به رهبران ایران ارسال کرده و اطمینان دارد که تهران مایل است به زودی صحبت کند!
به نظر میرسد در شرایط کنونی حمایت بین المللی از ایالات متحده بسیار ضعیف شده است. روابط دو سوی آتلانتیک در خلال دوره قدرت ترامپ به شدت پرتنش بوده و متحدین اروپایی ایالات متحده قصد ندارند از جنگی مانند جنگ علیه عراق، حمایت کنند. جنگی که بر اساس اطلاعات غیرشفاف و نادرست اطلاعاتی در سال 1382 به راه انداخته شد. دنیا خواستار تعاملات سازنده و چندجانبه گرایی موثر است. در حال حاضر ایالات متحده با انتخابات ریاست جمهوری روبرو است و تنها چیزی که برای ترامپ در این برهه کارساز است فیصله دادن به منازعه جهنمی خود با ایران و یا تحقق یک پیروزی دیپلماتیک مقطعی و تبلیغاتی است تا توجهات افکار عمومی امریکا را از عملکرد ضعیف در مدیریت کرونا و چالش های به وجود امده در جامعه امریکا دور سازد. دولت ایالات متحده در آن اندیشه است که با یک دوره تحریم سخت گیرانه، دولت ایران را مجبور سازد تا در پی رسیدن به توافق باشد یا با اعمال تحریم های همه جانبه مردم ایران را به کف خیابان ها بکشاند.
دیپلماسی در پی راهی برای بازکردن تبادل نظر است، ولی بنظر می رسد همه این راه ها بنحوی روزافزون به روی دولت منزوی شده ایالات متحده بسته شده است. وزیر امورخارجه ایران می گوید هیچ امکانی برای مذاکره تحت فشار و زور وجود ندارد. اما انچه مسلم است ان که هیچکس در ایران تمایلی به مذاکراه با ترامپ ندارد چرا که اطمینانی به او وجود ندارد. همه این سوال را از خود میپرسند چگونه با دولتی مذاکره نماییم که عالی ترین مقام نظامی ایران را در اقدامی بزدلانه ترور کرده، از برجام (توافق قبلی) خارج شده است و به صورت رسمی اعلام می کند هدفش به حداکثر رساندن فشار تحریمی در ایران است.
اگر ترامپ بخواهد با ایران تبادل نظر نماید بایست سیاست های قلدرمابانه خود را کنار بگذارد، تمامی تحریمهای ثانویه را (از جمله تحریم در قالب سیاست نفت صفر) لغو کند و به تهران فرصت مانور بدهد و نهایتا یک کانال ارتباطی بگشاید. آیا تبادل نظر از این طریق ممکن می گردد؟ ممکن است، ولی در شرایط فعلی محتمل به نظر نمی رسد؛ چرا که برای ایالات متحده بسیار مشکل است که این شرایط را برآورده سازد. از سوی دیگر مشکل دیگر ترامپ کاراکتر اوست. او به شدت متوهم است و در سیاست خارجی از الگوهای نامتعارف پیروی میکند و نگاهی کاسبکارانه به قضایا دارد. در نتیجه با این سوال روبرو هستیم که آیا ترامپ کوشش خواهد نمود تا در استانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا چهره مخدوش سیاست خارجی خود را بزک کرده و تن به یک توافق نمایشی با ایران دهد؟! از طرفی ایا مقامات ایران در این برهه و در اوج کارزار فشار حداکثری امریکا حاضر به مذاکره هستند؟! به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیت های درونی خود تحریمهای یکجانبه امریکا را از کانال های موازی دور بزند و تا انتخابات امریکا صبر استراتژیک نماید.
کارشناس روابط بین الملل
310 310
منبع: خبرآنلاین